امروز میخوام به همه کس و همه چی گیر بدم ...فقط نمیدونم از کجا شروع کنم...نمی دونم از کی شروع کنم از پدر ومادرم که همش بهم غر میزنن چرا تا لنگ ظهر می خوابی.... چرا مثل پسر اقدس خانوم نمیری سر کار......یکی نیست بگه آخه مادر من تو شهر 50 هزار نفری که 18 هزار بیکارداره کجا کار پیدا میشه ........ حالا پسر اقدس خانوم شرکت نفت پارتی داشت حراست آنجا استخدام شد ....من چکار کنم ....کی باید پارتی من بشه با این مدرک کارشناسی واسه من حراست هم کار نداره...
قربون فرماندار شهرمون بشم که هر ماه که میخواد نمودار نرخ بیکاری شهر را بفرسته این نمودارها رو طوری قیچی میکنه که انگار فقط مش قربون با دوستاش که صبح ها همیشه توی پارک محلمون جمع میشن وخاطرات دوران سربازیشون رو واسه هم تعریف می کنن ، تنها بیکارهای شهر ما هستند.........
به نماینده شهرمون در مجلس گیر میدم......ولی چه فایده ...آخه اون بیچاره با این همه گرفتاری نمی تونه به فکر اشتغال زایی واسه من و امثال من باشه.....اگه بخواد به فکر من باشه ، کی بیمارستانشو اداره کنه ، کی باید مریضای مطب خصوصیشو ویزیت کنه ، تازه کی میرسه به باشگاه استقلال سر بزنه ، آخه ناسلامتی عضو هیئت رئیسه اونجاست....
بماند از اینکه عضو کمیسیون ورزش مجلس و کمیسیون های یه قرون دوهزار دیگه مجلس هم هست.....به نظر شما وقت میکنه به فکر ما باشه......به قربان قد وبالای نازش.........طفلکی از مشایی جان هم منصب بیشتر داره ......خب دیگه نمی رسه ..نباید از چشش دید....... اونایی که مایلند بدونند اسمش چیه ...فقط میگم ، امیدوار باشید برای کسب رضایتی ، که از خدمت به مردم نصیب همه ما خواهد شد....
الان حال خوبی دارم اگه کیبوردم یاری کنه همه رو می کوبم ....... روراست بگم صابون من به تن همه شمایی که واسه منِ جوون نتونستید کاری بکنید می خوره یا خواهد خورد.......داشتم می کوبوندم.....به امام جمعه شهرم که نمیتونم گیر بدم چون ............باشه میگم....راستش با هم سلام علیک داریم ولی تاحالا ازش چیزی نخواستم و کاری نخواستم که برام انجام بده وانجام نداده باشه . ولی میدونم بنده خدا فرد امینی ست که بسیار واسه شهرم زحمت می کشه حیف که صداش به کسی نمیرسه ... شورای شهر شعارش خدمته ... رئیس شورا هم شخص کریمی یه .... ولی تا حالا دردی از ما دوا نکرده اند که نکرده اند ...خوبیش اینه که مثل سازمان های آب و برق با این قطع و وصل شدن های مکرر آب وبرق تو چند ماه اخیر دردی به دردای ما اضافه نکرده .
اداره کار که ماشاا... یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید ....بنده خداها صبح تا شب کار میکنند واسه رفاه حال منه جوون.... بخاطر همینه که نرخ بیکاری در شهر ما 120 درصده .... چند وقت پیش به اداره کار مراجعه کردم و چند تا فرم پرکردم ، مدارک شناسایی ، مدارک تحصیلی ، شماره تلفن همه چی دادم وگفتن که خبرت می کنیم..........گذشت و گذشت تا اینکه یک ماه پیش اوایل مردادماه بود بهم زنگ زدن و گفتن کاری واست پیدا شده تشریف بیاورید دفتر...........
من هم یه جعبه شیرینی گرفتنم رفتم اداره ... با ذوق و شوق گفتم حالا کاری که مناسب با تخصص من است چیه ؟ واقعاً لطف کردید ... خدا عوضتون بده...... گفتن شما باید 50 هزار تومن به این حساب واریز کنین و برای کار به این آدرس برید..
گفتم بابا مسئله ای نیست 50 هزار تومن نوش جونتون.... آدرس رو که گرفتم خوندم سه فاز پروندم...........آدرس یه مجتمع مسکونی در حال ساخت در بندر عباس بود.......بعد از این همه جون کندن و مهندسی گرفتن الان بایستی می رفتم آجر میدادم دست اوستا..........
دیگه فکر کنم بس باشه حالا اگه به قوه قضاییه ، بسیج شهرم و رئیس دانشگاه و اداره فرهنگ و..... گیر ندادم از آنها عذر خواهی کرده و به آنها می گویم علت کمی وقت بود وگرنه حرف برای گفتن زیاد است .
خوبه خوبه خوبه ...
ادامه بدی به یه جایی می رسی .انتقاد {وای وای وای} از این کارای خطری براچی انجام میدی گل پسر. من هم دارم یه مطلبی رو دنبال میکنم که فکر میکنم بترکونه...
سلام .میگم بهت میاد شاغل باشی ولی از نوع غیر دائمش در ضمن بهت بگم اگه بخوای توی نفت هم کار خوب گیرت میاد. البته باید یکم بیشتر به خودت و شرایط زندگیت و موقعیتت فکر کنی و برنامه ریزی چند ساله و دقیق داشته باشی تا بعد بای
راستش بقیه مطالبت رو که خوندم اصلا به این مطالب اولت نمیخورد و کاملا برعکس بود و فهمیدم که شما جزء اون دسته افرادی هستی که فقط به فکر خودتی و اگه کار نداری میگی همه بدن و اگه کار داری میگی همه خوبن پس میخواستم بگم که لازم نیست که به حرفام فکر کنی چون تو به فکر ایران یا اصلا رفیق بغلیت هم نیستی و فقط به فکر خودتی.
ایران جوونایی میخواد که فقط به فکر خودشون نباشن به فکر همکلاسیشون و یا مملکتشون هم باشن و برای اونها هم مطلب بنویسن و تو وبشون بذارن. پاسخ:
جوان ایرانی سلام
خوشحال شدم مطالبم را خواندی ولی بدان تنها دغدغه من برای نوشتن تنها قشر جوان است ، اگر من فکر خود بودم که با هزینه شخصی برای جوانان وبلاگ نمی زدم ... از نظراتت در بهتر شدن وبلاگم استفاده می کنم
سلام.
وبلاگ خوبی داری و خوب هم مینویسی ولی اینکه برای خودت خط قرمز درست کردی اصلا خوب نیست چون خدا گفته حتی دین من رو بدون فکر نپذیرید دیگه آقای خامنه ای جای خود داره.منظورم اینه که یکم پیش خودت در مورد آقای خامنه ای فکر کن و ببین که آیا ایشون نمیتونست به راحتی همه قضایا رو ختم به خیر کنه فقط به این صورت که یک روز بعد از مناظره بیاد و بکوبه تو دهنه رئیس جمهور که تو غلط کردی که این حرفا رو بدون دادگاهی شدن افراد زدی(حالا من با درستی یا غلطیه حرفای رئیس جمهور کاری ندارم)ولی ایشون گذاشت بعد انتخابات که همه ی نتایج معلوم شده و آقای رئیس جمهور رایشون رو گرفتن و مردم هم ریختن بیرون ولی من بازم میگم که حتی همونجا(نماز جمعه)هم میتونست آقای خامنه ای که منزلت خودش رو بین مردم ببره بالاتر ولی متاسفانه با حرفی که زد همه چیز رو خرابتر کرد.(آقای هاشمی و آقای رئیس جمهور در مسائل خارجی کمی با هم اختلاف دارن که من در اون موضوع با آقای رئیس جمهور موافقم)به نظر من این حرف بیشتر از حرف رئیس جمهور در مناظره مردم رو خشمگین کرد به خاطر اینکه مردم دیدن در این کشور چقدر تنها هستن و حرفشون به هیچ جا نمیرسه و از همونجا بود که خیلی ها مثل بنده که تا قبل از اون آقای خامنه ای رو قبول داشتن از ایشون روی برگردوندن.خوب فکر کن.
راستی وبلاگ عالی داری البته اولش گفته بودم و اینکه به کارت ادامه بده و امیدوارم یه کار خوب و مطابق با تحصیلاتتون هم گیرتون بیاد.
با سلام
كارت خيلي خوبه همين طور ادامه بدي به يه جايي ميرسي
در مورد گير دادن خيلي خوبه ولي يا به همه يا هيچكس
يكي رو هم جا انداختي اون هم داره يه كارهايي مي كنه اگه حاجتي بشه يه جاد ه در دست تعمير داره تيم رو هم فراموش كردي
خيلي با حاله همين طور ادامه بده